دوستت دارم و این داستان ادامه دارد....



تک تکِ آن ثانیه‌هایی که نیستی، سرِ کاری، بیرونی،بیرونم، من خونم ، سرِ کلاسم، حتّی تک تکِ ثانیه‌هایی که تو اتوبوس، در قسمت‌های جداگانه‌ی مردانه و نه نشستیم یا تو مهمانی‌ها جدا از هم، باید تکرار شوند. تکرار شوند تا تو باشی. تا کنارِ هم باشیم. تک تکِ این ثانیه‌ها از عمرِ من هدر رفته‌است. در تک تکِ این ثانیه‌ها من "زنده‌گی" نکرده‌ام. تک تکِ ثانیه‌هایی که بدونِ تو سر می‌کنم را خدا باید دوباره به عمرم اضافه کند.
با بعضی ها نمیدونم چطوری باید رفتار کنم هر چقدر هم که سعی میکنم خوب باشم و طوری باشم که اونا دوست دارن بازم نمیشه انگار هر چقدر میخوام بی خیال بشم و بگم ولشون کن، مهم نیست اونا چی فکر میکنن و چی میگن بازم برام مهمه میخوام خوب باشم طوری که اونا حتی نتونن در موردم دروغ بد هم بگن اما نمیشه نمیشه نمیشه اصلا نمیدونم باید چه طوری باشم خیلی سخته بدونی یه عده در ظاهر دوستت دارن و در باطن ازت متنفرن سخت تر اینه که خودت در ظاهر و باطن دوسشون داشته باشی خدایا کمکم کن

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

خرید فیلترشکن و اکانت vpn گرچه رفتند... Frank مارال صنعت تریلر نسیم سحر تکواندو استاد جلیل قلندری Anna agahichii نهفتــه هـای زندگــی من